بعضی از انواع پارچه کرپ را بشناسیم!
دستهبندی انواع پارچه کرپ برای دسته بندی به طور کلی پارچه کرپ به دو نوع نرم و سخت یا پیچ خورده تقسیم میگردد. نام انواع پارچه کرپ متنوع بوده و بنا به تولیدکننده یا طرح نام گذاری صورت گرفته است. […]
لباس عروسها از همان ابتدای کار سفید نبود. لباس عروس سفید زمانی وارد عروسیها شد که ملکه ویکتوریا یعنی ملکه معروف انگلستان در مراسم ازدواجش با شاهزاده آلبرت در سال ۱۸۴۰ میلادی، لباسی از ابریشم سفید به تن کرد.
حتی در کتاب مقدس هیچ مراسم عروسیای وجود ندارد که شامل تبادل عهد و پیمان و قول و قرار بین عروس و داماد باشد. در طول قرنها ازدواجها از طریق امضای قرارداد یا روشهای دیگر رسمی میشد. به طور کلی ازدواج یک مناسبت معنوی یا عاشقانه به حساب آورده نمیشد که مراسم عروسیای برایش درنظر گرفته شود و از آنجا که هیچ عروسیای وجود نداشت لباس عروسی هم در کار نبود. پس این لباس از کی وارد مراسم عروسی شد؟
در تاریخ اولین لباس عروس سفید توسط فیلیپا از انگلستان در سال ۱۴۰۶ هنگام ازدواجش با اریک از سرزمین پومرایی پوشیده شد. این سرزمین امروزه دیگر وجود ندارد به این دلیل که بین آلمان و لهستان تقسیم شده. در سال ۱۵۵۸ هم ملکه اسکاتلند لباس عروسی سفید پوشید. با این حال سنت لباس عروسی سفید تا سال ۱۸۴۰ که ملکه ویکتوریا با شاهزاده آلبرت، ازدواج کرد چندان مد نشد و محبوبیتی پیدا نکرد.
میگویند دلیل اصلی ملکه ویکتوریا برای پوشیدن این لباس، تور هونیتون بود که در منطقه کوچک هونیتون انگلستان تولید میشود و در فروش آن مشکلاتی پیدا شده بود. در واقع حمایت از تجارت این نوع توری هدف اصلی ملکه ویکتوریا بود. یک دلیل مهم دیگر برای انتخاب چنین لباسی این بود که عروسیهای سلطنتی بیشتر به ثروت و قراردادهای سیاسی مربوط میشد تا عشق، بنابراین خانوادهها معمولا از این فرصت استفاده میکردند که ثروتشان را از طریق عروسهایشان نشان بدهند پس ویکتوریا در این لباس سفید به نسبت ساده در حال نشان دادن اولین قدمها در یک ماجراجویی مقتصدانه بود. او که در آن زمان فقط بیست سال داشت با این کارش نشان داد که به همین شیوه کم زرق و برق و کم ریخت وپاش کشور را اداره خواهد کرد.
همچنین رنگ های استفاده شده در گذشته برای لباس عروس بسیار گرانبها و مجلل بود که فقط افراد ثروتمند و سلطنتی می توانستند رنگ های مجللی به مانند قرمز، ارغوانی و مشکی را تهیه نمایند، چرا که این رنگ ها بسیار سخت تر از دیگر رنگ های طبیعی به دست می آمد. همچنین این نوع لباس ها با دیگر جواهرات قیمتی به مانند الماس، یاقوت سرخ، یاقوت کبود، زمرد، مروارید زیباتر می شد. در این شرایط وقتی خانم جوان لباس عروس را بر تن می کرد؛ چونان خورشیدی در مجلس خود می تابید.
در برخی از مواقع خانواده های سلطنتی چنان این لباس را تزیین می کردند که پارچه در زیر جواهرات گران قیمت پنهان می شد. گفتنی می باشد که در قرن ۱۵ هنگامی که شاهزاده مارگارت در انگلستان ازدواج نمود لباس به قدری سنگین و دارای جواهرات گران قیمت بود که نمی توانست به راحتی حرکت کند و از این رو به کمک دو نفر در کلیسا حضور پیدا کرد.
در گذشته، رنگ آبی نمادی از پاكدامنی بود و به همین دلیل در گذشته بسیاری از زنان رنگ آبی را برای لباس روز عروسی شان انتخاب می كردند. در حقیقت ملكه ویكتوریا با انتخاب رنگ سفید برای لباسی كه برای روز ازدواجش تهیه می شد تغییراتی را در این عرصه ایجاد كرد كه همچنان تا به امروز باقی مانده است.
اگرچه در آن زمان رنگ سفید، رنگی بود كه معمولا در مراسم سوگواری مرسوم بود، اما ملكه ویكتوریا تصمیم گرفت به عنوان نمادی از پاكی و به نشانه احساس پاك و صمیمی نسبت به همسرش، این رنگ یعنی رنگ سفید را انتخاب كند. البته این لباس، غافلگیری ناخوشایندی نبود، زیرا به زودی زنان در سرتاسر اروپا و آمریكا از لباس های سفید برای عروسی خود استفاده كردند. اگرچه عروس هایی هم وجود داشتند كه همچنان در لباس هایی به رنگهای دیگر ازدواج می كردند؛ اما رنگ سفید به عنوان رنگی مناسب و عالی برای لباس عروس تعیین شده بود و از آن زمان تا كنون ادامه یافته است.
ازدواج در لباس سفید یعنی بسیار خوب و صحیح انتخاب كرده اید؛ ازدواج در رنگ خاكستری یعنی به راه دوری خواهید رفت؛ ازدواج در رنگ سیاه، شما آرزو خواهید كرد كه بازگردید؛ ازدواج در رنگ قرمز، شما آرزوی مرگ خواهید كرد؛ ازدواج در رنگ آبی، یعنی شما همواره خالص، پابرجا و راستگو خواهید بود
طبیعی می باشد که خانواده های سلطنتی و قدرتمند از پارچه های عالی و گرانبها به مانند مخمل، ابریشم، حریر گلدار، اطلس، پارچه های بافته شده از نخ های طلا و نقره برای تهیه لباس عروس استفاده می کردند. قابل به ذکر است که در گذشته پارچه ها با دست تهیه می شد، بدین صورت که با دست بافته می شد و پس از خشک شدن به استفاده از آن می پرداختند. در آن زمان لباس عروس را به شکل دامنی بزرگ و پف کرده، آستین های طویل، دنباله چند متری بسیار مجلل در ادامه دامن تهیه می کردند.
در فرهنگ های مختلف، لباس های سنتی هنوز جایگاه خود را در مراسم عروسی حفظ کرده اند. در ایران خودمان کردها، لرها، ترک ها و ترکمن ها لباس های محلی خود را در مراسم عروسی دارند که اگرچه جوانترها از آنها استقبال چندانی نمی کنند، اما هنوز خیلی ها دوست دارند برای چند دقیقه در مراسم شان این لباس های رنگی و پر زرق و برق را بپوشند و عکس یادگاری بگیرند.در کشورهای دیگر هم مردم سنتی همین روش را دارند. مثلا ژاپنی ها همچنان در مراسم ازدواجشان لباس سنتی یا همان كیمونو را بر تن می كنند. داماد با پوشیدن كیمونو مشكی و عروس با پوشیدن كیمونو سفید در مراسم رسمی ازدواج حضور پیدا می كنند. در مالزی، لباس و شال و کلاه رنگی و محلی به تن می کنند. ترک ها کمربند قرمز معروف شان را به کمر عروس می بندند و هندی ها لباس قرمز به عروس می پوشانند چون معتقدند قرمز نمادی از خوش یمنی است. لباس عروس هندی، همان ساری است كه از پارچه ابریشمی قرمز رنگ تهیه شده و روی آن جواهر، سنگ یا كریستال دوخته می شود
در قرون وسطی، ازدواج بیشتر از پیوند میان دو نفر اهمیت داشت و در بسیاری موارد اتحاد و پیوند بین دو خانواده، دو تجارت و حرفه و حتی اتحاد بین دو کشور به شمار می آمد. بنابراین عروس باید به شکلی لباسی می پوشید که به بهترین شکلی معرف خانواده او باشد؛ لباس او تنها معرف شخص او نبود. در آن زمان ازدواج های سلطنتی دارای اهمیت سیاسی بسیاری بود و برای ایجاد اتحاد و پیمانی محکم بین دو کشور انجام می شد، بنابراین لازم بود تا عروس جوان عالی و باشکوه به نظر برسد تا اعتبار و حیثیت کشور خود را تقویت کند و با نشان دادن ثروت و توانگری ملت خود، بر کشور داماد تاثیر بگذارد .
خانواده های سلطنتی و ثروتمند از عالی تری پارچه هایی که ممکن بود، استفاده می کردند و گران ترین پارچه ها از قبیل مخمل، ابریشم و حریر گلدار، اطلس، خز و پارچه های بافته شده از نخ های طلا و نقره را به کار می بردند. در آن زمان که پارچه ها با دست ریسیده می شد، بافته می شد و خشک می شد، و در نتیجه استفاده اقتصادی و صرفه جویانه از پارچه معمول بود؛ دامن ها را به شکل جمع، بزرگ و پف کرده درست می کردند، طول آستین ها تا زمین ادامه داشت و دنباله دامن در پشت لباس به طول چند متر کشیده می شد.
کالاها
دسته بندی ها
دیدگاه ها