همه چی درباره تاريخچه لباس زندیه و قاجاربه!
منطقه خراسان، در نقاشی که در یکی از موزهها نگهداری میشود مردی نشان داده شده است که به متکائی تکیه و در دست راست سه تاری دارد. با دیدن این تصاویر به نظر میرسد که پوشاک دوره زندیه بلندی قد خود را مانند دوره صفویه حفظ کرده و دامن لباس تا به مچ پا مانده است.
با توجه به نقاشیهای موجود پوشاک این دوره عبارت است از کلاه نمدی (استوانهای نیمگرد که از جنس پوست بوده و کلگی آن دارای پارچه است)، پیراهن زیر که قد آن کوتاه و با یقه باز به کمر میرسد و قبای زیر را هم شامل میشود.
شلوار مردم عادی از پنبه یا ابریشم بود که اغلب طرحی راه راه داشت. این نوع شلوار تا روی پا میرسید و بسیار گشاد بود. مردم متمکن روی شلوار و روی کمر خود شال کشمیری و مردم ندار کمربند چرمی میبستند.
در تابستان مردم عادی جوراب به پا نمیکردند اما در زمستان پاهایشان را با پارچه میپوشاندند، به طوری که تمام ساق پا را بگیرد تا پاهایشان از سرما محفوظ بماند؛ مردان ثروتمند نیز جوراب پنبهای به پا میکردند که روی شلوار کشیده میشد.
در این دوره مردان ثروتمند عمامههایی داشتند که از شال کرمان یا کشمیر بود و حتی در حضور شاه از سر برداشته نمیشد. همچنین کلاه سیاه رنگ برهای که آسترش نیز پوست برهای خاکستری و یا سفید بود بر سر گذاشته میشد.
در این دوره از انواع دستارهای گرد کلاه نمدین به شیوه صفویان که دنباله آن به موازات کلاه به طرف بالا جمع میشد استفاده میکردند.
در این دوره قبایی که مردم استفاده میکردند تا روی کمر بسیار تنگ بوده است؛ از این جهت به بدن قالب میشود و شکم افراد را پوشیده و فشرده نگه میدارد و از کمر به پایین به تدریج گشاد میشود.
قبایی که روی جلیقه پوشیده میشد، تا روی پا میرسید و مانند جلیقه از عقب و جلو و پهلوها باز بود، این قبا روی شکم و سینه هم میآمد و مانند جلیقه با دو دکمه بسته میشد.
عبا از جمله پوششهایی بود که بیشتر در دوره زندیه رواج داشت و به طور کلی بالاپوشی بود چون خرقه و جبه، که بر روی قبا پوشیده میشد. برای نخستین بار در دوره زندیه کریم خان برای اثبات مردمی بودن خود از عبا و ردا استفاده کرد.
در دوره نادرشاه افشار و خاندان او از تجملات لباس ها کاسته شد و جامه ها فرمی ساده تر به خود گرفتند. از خصوصیات جامه های این دوره کوتاه شدن دامن، پیراهن ها ( بلوز ) و قبا بود و هم چنین فرم شلوار تنگ یا گشاد و جنس و تزیینات آن نیز اهمیت بیشتری پیدا کرد.
اما در مجموع می توان گفت که در دوره افشاریه، حجاب و پوشش زنان همانند دوره پیش از آن بوده و زنان با پوشش کامل و چادر در اجتماع ظاهر می شدند.
در کتاب « عالم آرای نادری » به مواردی بر می خوریم که گویای این مدعاست. پوشاک در دروه زندیه عموما به این صورت بود که زنان پیراهن تنگی در بر می کردند که پارچه أن أغلب از نخ و ابریشم بود. یقه گرد ( بدون یقه ) که در وسط آن چاکی بوسیله روبان یا دکمه در زیر گلو بسته می شد.
دوره قاجاریه
پوشاک زنان در دروه قاجاریه شبیه لباسهای زندیه بوده و خیلی کم تغییر کرده است. پیراهن های چاک دار آستین بلند دوره قبل با دامنهای گشاد و پرچین بلند که لبه دامن را بوسیله یراق و گلابتون و.. .
حاشیه داده تزیین می کردند، کمربندی طلا و نقره یا جواهر نشان به کمر می بستند. در این دوره مانند دوره زندیه تور و کلاهک زینت سر بوده و چادر نماز و چارقد هنوز معمول نشده بود.
مسافرت ناصرالدین شاه قاجار به فرهنگ و روسیه و دیدن لباسهای بالرینهای پترزبورگ که شلوار بافته چسبان و نازکی به پا می کردند و زیر جامه بسیار کوتاهی به اندازه یک وجب روی آن می پوشیدند، شاه را برآن داشته که زنهای حرمسرای خود را که لباسشان شامل: پیراهن، ارخالق، کلیجه، شلیته، شلوار، جوراب، چارقد و کلاغی بود، به این لباس درآورد.
ساختار طبیعی فلات ایران در طول اعصار تاریخی این مرز و بوم و مرکزیتی که به دلیل داشتن پل ارتباطی بین شرق و غرب عالم داشت باعث شد که این سرزمین سالیان سال در معرض یورش و تهاجمات اقوام و ملل گوناگون قرار گیرد.
بدیهی است که این یورشها توسط اقوامی که دارای فرهنگ و اعتقادات ویژه خود بودند صورت میگرفت و شدیدترین فشارها را بر فرهنگ بومی و سنتی جامعه به وجود میآورد.
بدین گونه قوم ایرانی که از اعصار باستان اعتقاد به پوشیدگی و مستوری زن داشت و حتی خدایان و الهههای خود را در اوج پاکی و قداست میپرستید و با قبول دین اسلام و تأکید و تأیید این دین بیش از پیش بر پوشیدگی زنان دقت میکرد، تحت فشارهای گوناگون قرار گرفت: « هجوم مغول بعینه نمونهای از این فشارها مبنی بر حضور زن بدون پوشش در مجامع عمومی بود که پس از قدرت گرفتن حکومتهای شیعی مذهبی چون سربداران و صفویان منتفی شد و زن ایرانی با پوشش همچنان به حضور خود در اجتماع میپرداخت. »
بنابراین دوران قاجاریه به عنوان نخستین دوران رویارویی نزدیک با غرب حائز اهمیت است. ایرانیان نخستین تجربیات تلخ شکست از غرب را در جنگهای ایران و روسیه آزمودند و به ناچار به تفوق نظام جنگی و علمی آنان آگاه شدند. بروز جنگهای ایران و روس، روابط ایران را که سالیان سال به دلیل جنگهای داخلی از اوضاع جهانی بی خبر بود گسترش داد و رفت و آمد خارجیان فزونی گرفت.
از سویی دیگر اعزام محصلین ایرانی به خارج از کشور به منظور کسب علوم و فنون جدید، ایرانیان را با سبک زندگی غربی آشنا کرد. همین رفت و آمدها به دربار و ارتباط خارجیان با ایرانیان در نوع پوشش مردان تأثیر گذاشت و کم کم استفاده از پیراهن و کفش چرمی معمول گشت.
پیراهن مردان دوران زندیه
پیراهن مردم عادی از پنبه بود وتا ران روی شلوار آویزان بود . این پیراهن ها اغلب پارچه منقش داشت واگر از پارچه ساده بود دور یقه آن گلدوزی می شد .
گردن در زمستان و تابستان برهنه بود . روی پیراهن یک جلیقه پوشیده می شد که در تابستان از کتان ساده و در زمستان از کتان کلفت بود . این جلیقه روی سینه به هم می امد وبا دو دکمه بسته می شد . پارچه ساده برای دوخت پیراهن وآویزان بودن پیراهن روی شلوار ، به دلیل اشتغال طبقات پایین به کشاورزی و زندگی در روستا که آزادی بیش تری برای کارکردن به مردان می داد تا بتوانند فعالیت های بیش تری در امور کشاورزی و دامپروری داشته باشند و پیراهن مردان ثروتمند از نظر شکل و مدل مانند مردان طبقات پایین بود . تنها فرق آن در این بودکه پیراهن ثروتمندان از ابریشم ریز بافت تهیه می شد .
شلوار مردان دوره زندیه :
شلوار مردم عادی از پنبه یا ابریشم بود که اغلب طرحی راه راه داشت . این شلوار تا روی پا می رسید و خیلی گشاد بود . مردم متمکن روی شلوار و روی کمر خود شال کشمیری و مردم ندار کمربندی چرمین می بستند .
بزرگان ، آنان که از طبقه لشکری بودند ، در کمر کاردی کوتاه تر از خنجر عثمانی ها قرار می دادند . دکان داران ، بازرگانان ، قضات و علما به جای این کارد ، قلمدانی بر کمر می بستند که البته نوعش نسبت به مقامی که داشتند متفاوت بود
نظرات کاربران