همه چی درباره تاریخچه لباس در اروپا!
رومیها و مصریها به ظاهرشان توجه زیادی نشان میدادند و تلاش و ارز زیادی را صرف مد و سبک میکردند چراکه در آن زمان پوشیدن نوع خاصی از لباس، نمایانگر نوع وضعیت، ثروت و شغل افراد بوده است.
در طول قرن پانزده دادگاه بورگوندی فیلیپ بهعنوان یک مرکز مد در اروپا ظهور کرد. در دوره رنسانس و باروک، تمرکز مد از بورگوندی به ایتالیا و سپس به فرانسه تغییر یافت.
در دنیای غرب، مد در تمام طول تاریخ اهمیت بسیار داشته است. دوره قرونوسطایی، دوران تودور و استوارت، دوره رنسانس، دوره گرجستان، دوره ویکتوریا، عصر ادواردین – دورههای مهم و تأثیرگذار در تاریخ مد در جهان بودند.
تاریخچه مد در جهان گویای این است که انگلیس و سایر کشورهای اروپایی از مد جهانی تأثیر پذیرفتند. حکومت استعماری سبکهای لباس پوشیدن خود را به مخاطبان جهانی قبولاند و باعث محبوبیت آنها در سراسر جهان شد.
در تمام این اوقات، دربارهای سلطنتی بودند که مد را به مردم عام و عوام دیکته میکردند. اشراف زادگان لباسهای شیک و اشرافی با جنسهای بسیار گرانقیمت و طراحیهای بسیار جذاب میپوشیدند.
ولی از طرف دیگر مردم عام و به عبارتی رعیت توان مالی جهت تهیهی همچین پوششی را نداشتند لذا این موضوع سبب جدا شدن گروههای اشرافی با رعیت شده بود.
در این دوره، لباسهایی که از الیاف طبیعی ساختهشده و اکثراً در رنگهای خنثی بودند لباس انتخاب تودهها را تشکیل میداد درحالیکه ثروتمندان هزینههای هنگفتی را صرف تهیه پوشش گرانقیمت و شیک میکردند.
مد در دوره بین 1600-1800
تاریخچه مد در جهان نشان میدهد که دورهی الیزابت (1603-155)،دورهی مرمیت (1660 – 1700 میلادی) و دورهی ویکتوریا (1937-1837)، جایگاه خاص خود را در تکامل مد دارند اما در این دورهها هیچ تغییری در سبکهای لباس رخ نداد.
لباس مجلسی مخصوص خانمها و شلوارها و کاپشنهای مردانه در این دورهها به بازار آمد. مد مردانه شامل کفشهای پشمی، کمربند، پیراهن و یک کت بیرونی بود. خیاطها در این دورهها نیز لباسهای خاصی را برای اشرافیها طراحی کردند.
مد در قرونوسطی (400 – 1200 میلادی)
این دوره مصادف بازمان خروج رومیان از انگلیس است. در زمان سلطنت آنگلوساکسونها، زن و مرد عادت داشتند تا یک تکه تسمه بپوشند. تونیک زنان تا مچ پا بود و ضمناً یک شال سرشان را پوشانده بود.
ضمناً رنگ لباس آنها نیز برای نشان دادن وضعیت مالی مردم بسیار نقش تعیین کنندهای داشت.
همچنین بین لباسهای ثروتمندان و فقرا تفاوتهای واضحی وجود داشت.
برهنگی در غرب و انتقاد روشنفکران غربی
بعد از گذشت چند سال از آغاز برهنگی در غرب، کم کم آسیب های اجتماعی و خانوادگی ناشی از آن هم در جامعه نمود پیدا کرد. روشنفکران و فعالان اجتماعی که با دیدن مشکلات ناشی از برهنگی نمی توانستند سکوت کنند، زبان به انتقاد گشودند.
سوزان اف. هاردینگ : انقلاب جنسی، زن ها را از قید “عفت” خلاص کرد ولی مفهوم “قابل احترام بودن” نادیده گرفته شد. ( فمینیسم داستان زندگی من نیست، الیزابت فاکس گنوز)
سبالوس (رییس سابق سازمان ملی نمایندگان زنان در نیویورک) : در جامعه ی ما، زنان مجبور میشوند هر روز برای کسب تایید مردان، در استانداردهای مضحک زیبایی اسیر شوند. ما یک “سطل زباله ی آزادی” درست کردیم و هر چیزی را که فکر میکردیم محدودکننده زنان است در آن انداختیم… زنان! از فکرتان استفاده کنید، نه از اندامتان! ”
انگلستان دوران رنسانس: در زمان شکسپير، زن حق نداشت روي صحنه بيايد و نقش زن را پسران بازي ميکردند جامة بلند زنان که از پارچههاي لطيف ساخته شده بود، داراي طرحهاي پيچيدهاي بودند. زنان ساق پا را ميپوشاندند و دامن زنان به حدي بلند بود که روي زمين کشيده ميشد. آنها تا سال 1550 پوشش عجيبي براي سرشان به کار ميبردند که مانند شيرواني شيبدار بود و تمام موها را ميپوشاند. شنلهاي زنانه بلند که جلوي آن باز بود و رداهاي بزرگ و گشاد با آستينهاي پفدار، در اين زمان عرضه ميشد.
انگلستان قرن 19 ميلادي: زنان انگليسي محافظهکار، براي اينکه اندامشان از زير پيراهن نمايان نشود، چندين زير دامني از پارچه کتان و ململ با حاشيههاي توردوزي ميپوشيدند و روي پيراهنهاي يقه باز خود، يقهاي متشکل از چندين رديف تور چيندار – يادگار ملکه اليزابت – ميپوشيدند. از سال 1796 تقاضا براي پارچه فلافل انگليسي به منظور تهيه شال و روسري رو به ازدياد گذاشت.
آلمان قرون ميانه: پيراهن مردانه تا مچ پا و زنانه تا روي زمين بود. زنان از لوازم آرايشي استفاده نميکردند.
آلمان قرن 18 ميلادي: ويل دورانت در مورد زنان آلماني ميگويد: «آواز زنگ» اثر شيللر، تصوير کمال مطلوب يک زن خانهدار را ترسيم ميکند که بسيار باعفّت بود و با عقل و درايت محفل خانوادگي را اداره ميکرد و به دختران آموزش ميداد. زن تابع شوهر، ولي معبود اطفال بود
اسپانيا در قرون ميانه: نمونههاي اوليه لباسهاي ساده از دو قطعه تشکيل شده بود. يکي بلند و تا مچ پا و بدون آستين که «گاندورا» نام داشت و ديگري که روي آن ميپوشيدند با آستينهاي بلند و فراخ و پيراهني که به آن متصل ميگرديد. مرد و زن همواره با پيراهن، شلوار ميپوشيدند.
اسپانيا در قرن 16 ميلادي: در زمان فيليپ دوم که در سال 1556 ميلادي به تخت نشست، عفاف و عصمت زنان نه تنها به وسيلة مذهب و قانون، بلکه به وسيلة شرافت حفظ ميشد. زنان عفيف، تقريباً در انزوا به سر ميبردند.
اسپانيا در قرن 19 ميلادي: زنان چهرة خود را به استثناي چشمها از مردان ميپوشاندند و پاهاي خود را محجوبانه از انظار پنهان ميداشتند. گاهي در تماشاخانهها حضور مييافتند، ولي در قسمت مخصوص نشسته و صورت خود را با تور ميپوشاندند.
اسپانیا
در اسپانیا عفاف و عصمت زنان نه تنها به وسیله مذهب و قانون بلکه به وسیله شرافت حفظ می شد. زنان عفیف دور از مردها غذا میخوردند و هنگام حضور در اجتماع، در کالسکه های در بسته می نشستند. بعد از ورود اسلام به اسپانیا (اندلس سابق) ردا بامنشا ایرانی به پوشاک مردان افزوده شد و زنان چادربزرگی میپوشیدند. برخی زنان همه چهره خود، به استثنای چشم ها را از مردان می پوشاندند و پاهای خود را چنان محجوبانه از انظار پنهان میداشتند که اگر عاشقان می توانستند لحظه ای آن را ببینند، یکی از شورانگیز ترین آرزوهای خود را برآورده میدیدند. زنان در تماشاخانه ها در قسمت مخصوص می نشستند و صورت خود را با تور میپوشاندند.
در حالی که در قرن ۱۷ یک زن بندرت می گذاشت مردان پاهایش را ببینند اینک(قرن۱۸) دامنش کوتاه شد و مقداری با زمین فاصله گرفت و سرپایی ها که قبلاً بی پاشنه بودند، جای خود را به کفش های پاشنه بلند نوک تیز دادند. (تاریخ تمدن ویل دورانت)
نظرات کاربران